پرونده عبدالفتاح سلطانی روی میز دادستان تهران

  سعید دهقان وکیل عبدالفتاح سلطانی خبر داد که پرونده موکلش با دو محور آزادی مشروط و اعطای مرخصی در ایام ماه رمضان، جهت تصمیم‌گیری در اختیار جعفری دولت آبادی دادستان تهران می باشد.

به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از ایسنا، سعید دهقان با اشاره به نتیجه پیگیری‌های تازه‌اش از طریق کانون وکلا در دفتر هیأت نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی دادگستری تهران گفت: “سرانجام با نظر مثبت این هیأت و متعاقباً ارجاع نامه از سوی رییس دادگستری استان تهران به دادستان تهران، اکنون باید منتظر تصمیم آقای جعفری دولت آبادی باشیم”. وی با اظهار بی اطلاعی از نتیجه پیگیری‌ها در کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: “با توجه به این‌که آقای سلطانی بیش از ٧ سال از محکومیت حبس ١٠ ساله خود را گذرانده، مدتهاست که مشمول آزادی مشروط است، اما با وجود نظر مساعد زندان و وجود کلیه شرایط قانونی حاکم بر ماده ۵٨ قانون مجازات اسلامی، این تصمیم هر بار به دلایلی به تعویق می افتد و من نگران اعتصاب غذای مجدد موکلم هستم”.

آقای سلطانی که هفتمین سالگرد از حبس خود را در زندان اوین پشت سر می گذارد، به بیماری های مختلف از جمله «بیماری حاد کولیت عصبی و نوسان فشار خون» مبتلا شده است. از سوی دیگر، با درخواست آزادی مشروط وی مخالفت شده و علیرغم گذشت چندین سال، هنوز به درخواست اعاده دادرسی او نیز توجهی نشده است.

عبدالفتاح سلطانی از وکلای مدافع حقوق بشر ۱۹ شهریورماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و به دلیل پذیرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه‌ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۸ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۳سال حبس تقلیل یافت سپس با اعمال قانون تجمیع جرائم و اعمال ماده ۱۳۴ حکم ۱۳ سال حبس تعزیری وی به ۱۰ سال کاهش یافت. همچنین محرومیت وی از وکالت نیز به دو سال کاهش یافته است.

وی در طی دوران حبس به دلیل شرایط نامناسب زندان، سوء تغذیه و عدم دسترسی به آب شرب مناسب دچار شکستگی دندان و کم خونی، فشارهای عصبی و بیماری حاد کولیت عصبی و نوسان فشار خون شده است.

اخلاق بدون دین

تفاوت اخلاق،با دین این است که یک عمل اخلاقی به هر انسانی،چه معتقد به دینی باشد،چه معتقد به دینی نباشد ارزش میدهد،ولی برای دین،اخلاقِ بدون دین بی ارزش است، یعنی اعمال اخلاقی اگر دینی نباشد باطل است،در صورتی که ارزش عمل اخلاقی از هرکسی،از هر طبقه ای،از هر جنسی،از هر ملتی و از هر عقیده و دینی که باشد دارای ارزش می باشد.
دین اخلاق را تصرف کرده و مالک انحصاری آن شده است،(و می گوید من هستم که اخلاق هست)،اخلاق را بایستی از اسارت دینی اش آزاد ساخت.ارزش عمل اخلاقی تابع هیچ دین و ایدئولوژی نیست.آزادی اجتماعی ما بدون آزاد ساختن  اخلاق از دین امکان نخواهد داشت،انسان بدون دین میتواند انسان اخلاقی باشد،در خارج از دین اخلاق آزادتر،نیرومندتر و بانشاط تر است،یکی از علل بزرگ عدم پیشرفت اخلاقی یک ملت،همین وابسته بودن اخلاق به دین است،برای اینکه این وابستگی و تابعیت را از بین ببریم،بایستی فقط به «عمل نیک»ارزش بدهیم نه به اعتقاد و ایمان.ارزش دادن به عمل نیک احتیاج به هیچ عقیده دینی ندارد.
ما نعش افکار کهنه و غلطی را به دوش می کشیم و به خود قرن ها قساوت می ورزیم که روزگاری کسان و یا پدران ما به ما گفته اند و درست نبوده است،وظیفه ما نعش کشی افکار و عقاید مرده نیست.
کوچک ترین فکری که مارا به استقلال فکری برانگیزد بر بزرگ ترین فکری که مارا  اسیر و عبد خود بسازد ترجیح دارد.هیچ فکر بزرگی نیست که از ما اسارت و عبودیت بطلبد.
پرفسور فقید، زنده یاد منوچهر جمالی