آنچه در پی میآید گزارش ماهانه و اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی دی ماه ۹۹ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمیتواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.
سحرگاه روز چهارشنبه ۲۹ بهمنماه، دستکم ۷ زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند. ۴ زندانی نیز با اخذ مهلت از اولیای دم از پای چوبه دار به بند بازگشتند. از جمله زندانیان اعدام شده زهرا اسماعیلی است که روز گذشته جهت اجرای حکم از زندان قرچک ورامین به زندان رجایی شهر منتقل شده بود.
شعبه ۸ بازپرسی دادسرای شهرری از بابت پرونده جدیدی که اخیرا علیه سهیل عربی، زندانی عقیدتی در زندان رجایی شهر کرج گشوده شده بود، قرار منع تعقیب صادر کرد. آقای عربی در تاریخ ۲۸ شهریورماه امسال به صورت تنبیهی از زندان تهران بزرگ به زندان رجایی شهر تبعید شد و به مدت ۳۳ روز در یکی از سلولهای انفرادی این زندان معروف به سوئیت نگهداری شد. او پس از آن به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین و نهایتا روز یکشنبه ۱۸ آبان با پایان بازجوییها به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
حکم محکومیت ساسان خسروی، سام خسروی و حبیب حیدری، نوکیشان مسیحی، در دادگاه تجدیدنظر بوشهر عینا تایید شد. این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱ تیرماه ۹۹، به همراه ۴ نوکیش مسیحی دیگر توسط دادگاه انقلاب بوشهر به حبس، تبعید و محرومیت از کار محکوم شده بودند.
حسن صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامهای خواستار توجه به وضعیت بیماری همسرش فاطمه مثنی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین شده است. وی در بخشی از نامه خود گفته است «نماینده دادستان (امین وزیری) و رئیس زندان به وضوح از وضعیت وخیم همسرم با خبر هستند و عمدا از اعزام به بیمارستان و بستری شدن او جلوگیری میکنند. اعلام میکنم اگر کوچکترین اتفاقی برای همسرم بیافتد مسئولیت آن تماما با رئیس قوه قضاییه و به ویژه نماینده دادستان و زندان اوین است. از همه نهادهای حقوق بشری، عفو بین الملل، جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران و همه وجدانهای بیدار میخواهم که صدای من و همسر بیمارم در زندان اوین باشند.»
ناهید تقوی، شهروند دو تابعیتی ایرانی-آلمانی با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین نگهداری میشود. خانواده خانم تقوی روز یکشنبه ۵ بهمنماه ملاقاتی با وی داشتهاند با این حال وکیل مدافع او تاکنون دسترسی به پرونده نداشته است. این شهروند ۶۶ ساله، چندی پیش تحت عمل جراحی قرار گرفته و از بیماری فشار خون بالا رنج میبرد.
آنچه در پی میآید گزارش ماهانه و اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی آذرماه ۹۹ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمیتواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.
سعید سنگر، زندانی سیاسی زندان ارومیه، توسط دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ ماه حبس محکوم شد. آقای سنگر که بیش از ۲۰ سال است در زندان ارومیه بسر میبرد فروردینماه امسال از بابت پروندهای که در دوران حبس برای وی گشوده شده به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور نقض و پرونده وی جهت محاکمه مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده شد. این در حالی است که دوران محکومیت وی به اتمام رسیده و حدود دو سال بیش از دوران محکومیت تحمل حبس کرده است.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد، آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی روز چهارشنبه ۱ بهمنماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه دادگاه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شده است.
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران که روز جمعه ۱۹ دیماه در زندان رجایی شهر کرج وارد بیستویکمین سال از مدت محکومیت خود شد، با نوشتن نامهای یاد و خاطره شماری از اعدام شدگان در سالهای حبس خود را گرامی داشته است. آقای ماسوری همچنان محروم از مرخصی و بدون چشماندازی از آزادی، حکم حبس ابد خود را تحمل میکند. سعید ماسوری در دیماه سال ۱۳۷۹ در دزفول بازداشت و در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد، این حکم نهایتا به حبس ابد تقلیل پیدا کرد. این زندانی سیاسی در بخشی از نامه خود نوشته است «بیست سال از ۱۹ دیماه ۷۹ گذشت و وارد بیست و یکمین سال زندان شدم. شاید برای کسانی ”۲۰” تنها یک عدد باشد ولی با نگاه ”تحمل حبس در زندان“ چیزی بیشتر از یک عمر است… ۲۰ سال تمام، اوج شقاوتها و رذالتها و در مقابل اوج زیبائیها و رشادتها را نه فقط تجربه که زندگی کردم.»