مغلطه تعاقب همچنین با نام «علت شمردن امر مقدم» یا در لاتین با نام «Post hoc ergo propter hoc» و خلاصه آن «Post Hoc» شناخته میشود که ترجمه تحت اللفظی آن «پس از این، پس به این علت» میباشد.
پاسخ به این پرسش که «آیا از نظر منطقی امکان پذیر است که جهان علت مُوَجّدی الهی داشته باشد؟» پرتو گیرایی بر فهم مان از سرشت علیّت، منشاء جهان، و برهان های به نفع اَتئیسم خواهد بود.
بسیاری از افراد این سوال را مطرح میکنند و حتی مارا محکوم میکنند که سعی در فرار از پاسخ به این سوال داریم، در اینجا تلاش شده است که پاسخ مناسبی به این سوال داده شود.شاید بتوان این سوال را اساسی ترین سوالی که به خداباوری یا خداناباوری افراد می انجامد دانست.
اين برهان داراي سابقه ي تاريخي طولاني است و توسط افلاطون، ارسطو، آكوئنياس و ديگران بيان شده است. يكي از انواع برهان هاي جهان شناختي است، كه بسيار شبيه به برهانهايي چون عليت يا وجود و امكان مي باشد. گويندگان مختلف آن، (با اندكي تفاوت نسبت به هم) اينگونه توضيح مي دهند كه :
خدايا، آنكه آگاهيش از ايمان سرچشمه گرفته است، با من موافقت خواهد كرد كه تو هماني كه ما باور داريم، و ما باور داريم كه تو آني كه بزرگتر از آن را نتوان تصور كرد.
این پرسش یکی از رایج ترین پرسشهایی است که از بیخدایان میشود و بسیاری از خداباوران معتقدند که بیخدایی یعنی «همه چیز تصادفی» اتفاق می افتد و البته این دیدگاه مثل همیشه ناشی از نادانی خداباوران نسبت به باورهای بیخدایان است. در این نوشتار پاسخ مناسبی به این پرسش داده خواهد شد.
عدهای از مفسرانِ قرآن مفاد برهانِ مذکور در آیه را منطبق بر برهان تمانع میدانند. این تفسیر به دلیلی که در ذیل میآید (و من آن را میپذیرم) با مضمون آیه سازگار نیست:
طبق این تفسیر اگر دو خدا وجود داشته باشد، عالم تحقق پیدا نمیکند، در حالی که طبق آیه ی شریفه اگر دو خدا وجود داشته باشد، عالم فاسد میشود و آشکار است که «موجود شدنِ» عالم غیر از «فاسد شدنِ» آن است. فاسد شدن در جایی است که چیزی موجود باشد و بعد فاسد شود، نه اینکه اساساً موجود نشود.
اين برهان يكي از مهمترين و آشناترين برهانهاست، و در كنار برهان عليت، دو ركن مهم از باور استدلالي به خدا را تشكيل مي دهند. با آنكه در كلام اسلامي به آن توجه چنداني نمي شود و بيشتر به مسيحيت تعلق دارد، مفسرين بسياري از آيات قرآن را بيان كننده ي اين برهان مي دانند. برهان ساده ست، و براي همين عموميت زيادي دارد :