«صاحبان سگ ها متوجه شده اند که اگر به سگ ها غذا و آب و پناهگاه و توجه بدهید آنها تصور می کنند شما خدا هستید. در حالی که صاحبان گربه ها ناچار به درک این هستند که اگر شما به گربه ها غذا، آ، پناهگاه و توجه بدهید آنها به این نتیجه می رسند که خدا هستند.»
کریستوفر هیچنز؛ خداناباور سفری: نظرات اساسی برای ناباوران
خدای تو خیلی خیلی کوچک است- بهمین دلیل نیازمند «دفاع» در برابر هنرمندانی است که کاریکاتور می کشند، به همین دلیل او نمی تواند با درکی بهتر و جدیدتر از طبیعت نظیر فرگشت و تغییرات آب و هوا کنار بیاید…
بهمین دلیل«او» نیازمند محافظت در برابر همه تغییرات است چه ازدواج همجنس ها چه کنترل موالید…
«او» متعلق به زمانی در هزاران سال پیش است و از اینکه تو او را همراه خودت به قرن بیست و یکم می کشانی آزرده و خشمگین است.
من به هیچ چیز اعتقادی ندارم و بیشتر مردم، حتی تحصیلکرده ها فکر می کنند هر کسی باید به چیزی «اعتقاد» داشته باشد، که اگر یک نفر خداناباور نباشد باید یک خداناباور متعصب باشد و اگر کسی فکر نکند که سرمایه داری بی نقص است باید یک سوسیالیست سرسخت باشد و اگر کسی باایمان به X کور نشده باشد باید حتما با ایمان به ضد X کور شده باشد یا معکوس X. عقیده خودمن این است که ایمان، مرگِ هوشمندی است.
«همه ما در برابر بیشتر خدایانی که بشریت هنوز به آنها ایمان دارد خداناباور هستیم. فقط در مورد یک خدا، برخی از ما جلو تر می روند.»
ریچارد داوکینز- توهم خدا