سخن بزرگان

یکی از بزرگ ترین تراژدی های نوع بشر این است که اخلاق توسط دین به سرقت رفته است. بنابراین الان مردم فرض می کنند که اخلاق لازم است با دین مرتبط باشد. اما پایه اخلاق واقعا بسیار ساده است و اصلا نیازمند دین نیست.

ارتور سی کلارک

سخن بزرگان

« انسانگرا بودن یعنی تلاش برای رفتاری نجیبانه بدون انتظار پاداش یا مجازات بعد از مرگ.»
کورت ونه گوت

سخن بزرگان

آیا انسان فقط اشتباهی از سوی خداست؟ یا خدا فقط اشتباهی از انسان است؟
فردریش نیچه

سخن بزرگان

هیچ حربه ای به اندازه ی عقیم کردن شعور انسانی جامعه را به نشر خشونت و پرخاشگری نمی‌کشاند.

✏️میثرا اشوان
📙مانتِره

شعوبیه که بودند ؟

خلافت عباسیان – … بطوریکه میدانیم: جنگ های فراوان خلفای نخستین اسلامی، کشورگشایی ها و غارت ها و غنیمت های بیشمار، و در نتیجه: بسط و توسعه مالکیت فئودالی و اسارت روزافزون روستائیان و دهقانان در سرتاسر قلمرو اسلامی، بتدریج، زمینه را برای پیدایش اشرافیت «هار» و پر تجمل «بنی امیه» و ظهور فئودالیسم دوران عباسیان، فراهم ساخت.
در دوره حکومت «اموی»، جمع آوری خراج در ولایات، غالبا با تجاوز و تاراج بسیار همراه بود، مأموران مالیاتی و کسانی که مسئول جمع آوری خراج بودند، توده های مردم را وحشیانه تحت فشار و شکنجه قرار میدادند.

به خواندن ادامه دهید

سخن بزرگان

«آیا انسان فقط اشتباهی از سوی خداست؟ یا خدا فقط اشتباهی از انسان است؟»

فردریش نیچه

متافیزیک چیست؟

فیزیک در یونانی به معنی طبیعت است و متا نیز به معنی فراتر و یا مابعد است، بنابر این متافیزیک را در زبان فارسی به فراماده، فوق العاده، مابعد طبیعت و… آورده اند.

به خواندن ادامه دهید

مغلطه مغلطه بافی!

این نام را من خود برای این مغلطه انتخاب کرده ام، در برخی منابع نام «این هم که یک مغلطه است که»، «that’s fallacy» و «false charge of fallacy»  یا عبارات مشابه آمده است.

به خواندن ادامه دهید

توسل به محبوبیت یا اکثریت

این مغلطه همچنین با فرنامهای، «توسل به اکثریت»، «Ad Populum»،، «bandwagon fallacy»، «the appeal to the mob»،»democratic fallacy» و «appeal to popularity»  شناخته میشود.

به خواندن ادامه دهید

روانشناسی يا فرا روانشناسی؟

مردم عادی به اغلب پديده هائی که در حوزه ی علم روانشناسی قرار دارند انگ فرا روانشناسانه می زنند. اين جايگزينی ممکن است توسط دو نفر که سالهاست يکديگر را می شناسند و وقايع و تجارب فراوانی را با يکد يگر گذ را نيده اند صورت پذ يرد. مثلأ چه بسا که هردو آنها در معرض محرک يا سلسله محرک های واحد ی قرار گيرند که اند يشه يا سلسله اند يشه های مشابهی را در هردو تحريک کند مثلأ مادر و دختری با شنيدن آهنگی که شوهر و پدر فقيد آنها از آن لذت می برده است، باهم و در يک زمان به ياد او بيفتند و در آن واحد نام اورا برزبان جاری سازند و اينرا بحساب پيامی که از «روح آن مرحوم مغفور» دريافت داشته اند بگذارند. گاهی هردو از عامل محرک نا آگاهند و لذا درک واحد را به عنوان درک ماوراء حسی مورد توجه قرار می دهند.

به خواندن ادامه دهید