خواندن نماز در حال مستی امام علی مقدمه تحریم شرابخواری

سنن ابوداوود، پوشینه 3 بخش 1382 ، تحریم شراب، شماره 3663 (3186) حدثنا ‏ ‏مسدد ‏ ‏حدثنا ‏ ‏يحيى ‏ ‏عن ‏ ‏سفيان ‏ ‏حدثنا ‏ ‏عطاء بن السائب ‏ ‏عن ‏ ‏أبي عبد الرحمن السلمي ‏ ‏عن ‏ ‏علي بن أبي طالب ‏ ‏عليه السلام ‏ ‏أن رجلا من ‏ ‏الأنصار ‏ ‏دعاه ‏ ‏وعبد الرحمن بن عوف ‏ ‏فسقاهما قبل أن تحرم الخمر فأمهم ‏ ‏علي ‏ ‏في المغرب فقرأ ‏ ‏قل يا أيها الكافرون ‏ ‏فخلط ‏ ‏فيها فنزلت ‏»لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون»

به خواندن ادامه دهید

دشمنی علی ابن ابیطالب با ایرانیان

در طول سالیان دراز در گوش ایرانیان خوانده اند که علی دوستدار ایرانیان بوده٬ علی به ایرانیان کمک کرده و ایرانیان هم در مقابل علی را دوست میداشته اند. ولی تا به حال کسی به ما نگفته چرا؟ چرا علی تازی

٬ وقتی برای هم میهنان خودش دلسوزی نمیکرد و آنها را به راحتی از دم تیغ میگذراند٬ به ایرانیان دلبستگی داشت؟؟؟

به خواندن ادامه دهید

نهج البلاغه نوشته کيست؟

نهج البلاغه بعد از قرآن مجید مهمترین و مقدس ترین کتاب ایرانیان است و البته عموم شیعیان نیز چنین اعتقادی دارند تقریبا در تمامی خانه هایی که رنگی از مذهب در آنها وجود دارد علاوه بر قران حتما مفاتیح الجنان و به احتمال زیاد نهج البلاغه نیز وجود دارد …اما آیا تا بحال از خودتان پرسیده اید که این کتاب نوشته چه کسی است ؟ ممکن است با کمال عصبانیت جواب بدهید معلوم است نهج البلاغه نوشته حضرت علی(ع) است و در آن تردیدی نیست …

به خواندن ادامه دهید

امام علی و فاطمه

در مورد زندگانی علی و فاطمه نیز ملایان، شبهه ملایان و شیعیان یاوه گو بسیار لاف زده اند و اغراق کرده اند. برخی از اسلامگرایان علی و فاطمه را بهترین نمونه و الگو برای همه دورانها معرفی می‌کنند، اما تاریخ بگفته ناپلئون که آنرا دشمن دین دانسته است به شدت با این فرضیه مخالفت دارد. منابع تاریخی نشان می‌دهند که میان علی و فاطمه روابط خوبی وجود نداشته است. علی قصد ازدواج داشته است و از همین روی فاطمه به محمد شکایت می‌کند. حدیث معروف محمد نیز که در مورد فاطمه است، یعنی «فاطمه پاره تن من است، هرکس او را بیازارد مرا آزرده است» به همان آزردگی فاطمه از دست علی ارتباط دارد.

به خواندن ادامه دهید

خواندن نماز در حال مستی امام علی مقدمه تحریم شرابخواری

حدثنا ‏ ‏مسدد ‏ ‏حدثنا ‏ ‏يحيى ‏ ‏عن ‏ ‏سفيان ‏ ‏حدثنا ‏ ‏عطاء بن السائب ‏ ‏عن ‏ ‏أبي عبد الرحمن السلمي ‏ ‏عن ‏ ‏علي بن أبي طالب ‏ ‏عليه السلام ‏ ‏أن رجلا من ‏ ‏الأنصار ‏ ‏دعاه ‏ ‏وعبد الرحمن بن عوف ‏ ‏فسقاهما قبل أن تحرم الخمر فأمهم ‏ ‏علي ‏ ‏في المغرب فقرأ ‏ ‏قل يا أيها الكافرون ‏ ‏فخلط ‏ ‏فيها فنزلت ‏»لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون»

منقول است از مسدد از یحیی از سفیان از عطاء بن السائب از ‏أبي عبد الرحمن السلمي که ‏علي بن أبي طالب ‏ ‏عليه السلام ‏گفت: مردی از انصار او (علی را) و عبد الرحمن بن عوف را پیش از حرام شدن شراب فراخواند و به آنها شراب نوشانید. پس از آن علی آنها را در نماز جماعت عصر امامت کرد و سوره «کافرون» («ای کافران») را به غلط خواند و در آن گیچ شد. پس از این ماجرا آیه «‏لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون» (ای اهل ایمان، هرگز در حال مستی به نماز نیایید تا بدانید چه می‌گویید (و چه می‌کنید)) (سوره نساء آیه 43) نازل شد.

 

 

سنن ابوداوود، پوشینه 3 بخش 1382 ، تحریم شراب، شماره 3663 (3186)

حدیث: ممنوع بودن تخته نرد

رسول الله(ص) فرمود: کسی که تخته بازی کند از خدا و پیامبرش سرپیچی کرده است.

سنن ابوداوود، جلد 41، شماره 4920

حدیث : رابطه پیامبر و امام حسين

– امام صادق عليه السلام فرمود: جبرئيل عليه السلام بر محمد صلى للّه عليه و آله نازل شد و گفت : اى محمد! خدا ترا مژده مى دهد به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امت تو او را بعد از تو مى كشند فرمود: اى جبرئيل ! سلام به پروردگارم برسان، مرا به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امتم او را بكشند نيازى نيست ، جبرئيل به آسمان بالا رفت و سپس فرود آمد و همان سخن را گفت ، پيغمبر فرمود: اى جبرئيل ! سلام به پروردگارم برسان مرا به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امتم او را بكشند نيازى نيست ، جبرئيل به آسمان بالا رفت و سپس فرود آمد و گفت : اى محمد! پروردگارت به تو سلام مى رساند و ترا مژده مى دهد كه امامت و ولايت و وصيت را در ذريه او قرار داده ، او هم پيغام داد كه من راضى گشتم . ((پس به ناخوشى او را آبستن شد و به ناخوشى زائيد و از آبستن شدن تا از شير گرفتنش سى ماه بود، و چون به قوت رسيد و چهل ساله شد، گفت : پروردگارا! مرا وادار كن تا نعمت ترا كه به من و به پدر و مادرم انعام كرده ئى سپاس گزارم و عملى شايسته كنم كه پسند تو باشد و بعضى از فرزندانم را شايسته كن ) اگر او نمى فرمود: بعضى از فرزندانم را شايسته كن ، همه فرزندان آن حضرت امام مى شدند، ) و امام حسين از فاطمه عليهماالسلام و از هيچ زن ديگر شير نخورد، بلكه او را خدمت پيغمبر صلى للّه عليه و آله مى آوردند و آن حضرت انگشتانش را در دهان او مى گذارد و او باندازه اى كه دو روز و سه روزش را كفايت كند، از آن مى مكيد، پس گوشت حسين عليه السلام از گوشت و خون رسول خدا صلى للّه عليه و آله روئيد. و فرزندى شش ماهه متولد نشد، جز عيسى بن مريم عليه السلام و حسين بن على عليهما السلام . و در روايت ديگر است كه امام رضا عليه السلام فرمود: حسين را نزدپيغمبر صلى للّه عليه و آله مى آوردند و آن حضرت زبانش را در دهان او مى گذاشت تا مى مكيد و به همان اكتفا مى كرد و از هيچ زنى شيرنخورد.

اصول كافى جلد 2 صفحه 365 روايت 4

حدیث: برخورد محمد با دزدان

منقول است از ابوغلابه:

اناس گفت: تعدادی از افراد قبیله عقل یا اورینه به مدینه آمدند و آب و هوای مدینه بهشان نساخت. بنابراین پیامبر بهشان دستور داد که به یک گله شتر شیرده بروند و از شیر و ادرار شترها بنوشند(به عنوان درمان پزشکی). بنابراین آنها به دستور پیامبر عمل کردند و وقتی حالشان خوب شد چوپان پیامبر را کشتند و شترها را رم دادند/بردند. این خبر فردا صبح به پیامبر رسید و وی مردانی را برای پیگیری فرستاد و آن افراد دستگیر شده در هنگام ظهر آورده شدند. پیامبر دستور داد دستها و پاهایشان را قطع کنند(این کار انجام شده بود) و چشمانشان با تکه ای آهن گداخته داغ شده بود. آنها در غار حرا گذاشته شده بودند و وقتی که درخواست آب کردند آبی به آنها داده نشد. ابوغلابه گفت: آن مردان برای دزدی و جنایت، کافر شدن پس از اسلام آوردن و جنگ علیه الله و رسولش مجازات شدند.

صحیح بخاری، جلد 1، کتاب 4، شماره 234

فرمان سگ کشی توسط رسول خدا

رسول خدا ما را فرمان داد به کشتن سگان و ما دستور وی را تا جایی انجام دادیم که حتی سگی که همراه زنی از صحرا می آمد را نیز کشتیم. سپس پیامبر خدا ما را از کشتنشان منع نمود. وی فرمود: این وظیفه ی شماست که سگان تماماً سیاه رنگی که دو خال(بر روی چشم) دارند را بکشید زیرا(چنین سگی) شیطان است.

صحیح مسلم، جلد 10، شماره 281

حدیث: پیامبر کجا وحی میگرفته است؟

در روزی که نوبت عایشه(برای همخوابی با پیامبر) بود مردم برای پیامبر هدایایی می فرستادند. عایشه گفت: دیگر زنان پیامبر در خانه ام سلمه جمع شدند و گفتند «ای ام سلمه! مردم در روزی که نوبت عایشه است هدایای خود را می فرستند و ما نیز به اندازه ی او هدایای خوب را دوست میداریم. باید به پیامبر خدا بگویی که به مردم دستور دهند هدایای خود را بدون توجه به اینکه نوبت کیست بفرستند.» ام سلمه این را برای پیامبر بازگو کرد و وی از او دور شد. وقتی پیامبر به سوی ام سلمه بازگشت وی دوباره درخواست را تکرار کرد و پیامبر دوباره رفت. بعد از بار سوم پیامبر فرمود: «ای ام! من را با صدمه زدن به عایشه آزار نده، چرا که به خواست الله وحی الهی هرگز در بستر هیچ کدام از شما برای من نیامده به جز وقتی که با عایشه هستم.»

بخاری، جلد 5، کتاب 57، شماره 119