
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج طی نامهای از این زندان نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و فعالین مدنی زندانی واکنش نشان داده است. وی در بخشی از این نامه با بیثمر خواندن این تبعیدها نوشته است؛ «تبعید نه تنها باعث شکستن چنین فردی نمی شود بلکه بر انگیزهها و توان وی میافزاید و از سوی دیگر باعث می شود از حال و اوضاع انسانهایی که در این زندان های دور افتاده محبوس شدهاند آگاه شده و صدای آنها را به گوش مردم و رسانهها برساند. اینگونه است که حکومت نه تنها هزینه بیهوده پرداخته بلکه باعث افشای جنایتهای خود در زندانهای دور افتاده میشود و به انگیزه و توان مخالفانش میافزاید.»
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج، طی نامه ای از این زندان نسبت به تبعید زندانیان سیاسی و فعالین مدنی زندانی واکنش نشان داده است.
وی در بخشی از این نامه با بیثمر خواندن این تبیعدها نوشته است؛ «تبعید نه تنها باعث شکستن چنین فردی نمی شود بلکه بر انگیزهها و توان وی میافزاید و از سوی دیگر باعث می شود از حال و اوضاع انسانهایی که در این زندان های دور افتاده محبوس شدهاند آگاه شده و صدای آنها را به گوش مردم و رسانهها برساند. اینگونه است که حکومت نه تنها هزینه بیهوده پرداخته بلکه باعث افشای جنایتهای خود در زندانهای دور افتاده میشود و به انگیزه و توان مخالفانش میافزاید.»
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه میآید:
«تبعید، تازیانهای است که کبودیاش بر تن شکنجهگر میماند
خالدپیرزاده اخیرا از زندان تهران بزرگ به زندان شیبان اهواز تبعید شد و در این زندان مبتلا به کرونا شده است. پیش از وی برزان محمدی به زندان مریوان، زینب جلالیان به یزد و مریم اکبری منفرد به سمنان، تبعید شدهاند. حکومت به قصد ایجاد هراس در جامعه و به ویژه برای زندانیان سیاسی سرموضع و به قصد تضعیف یک مبارز این تبعیدها را انجام می دهد. اما نتیجهای که می گیرد جز شکستی بزرگتر برای او نیست؛ زیرا کسی که راه مبارزه برای آزادی را انتخاب کرده حتما با چشم باز به این راه آمده و از هزینههایی که باید بپردازد برای هدفی که دنبال آن است، آگاه است. میداند که با چه حکومتی مبارزه میکند؛ حکومتی که از دهه ۶۰ تاکنون هزاران منتقد و نواندیش را به دار آویخته، تیرباران کرده و یا در زندانهایش محکوم به تحمل مرگ تدریجی کرده است.
بنابراین کسی که با چشمان باز به جهان نگاه کرده این مهم را فهمیده است که انسان شاید بدون دو دست، بدون دو پا، بدون چشم و خیلی دیگر از اعضایش همچنان انسان نامیده شود، اما بدون وجدان و شرافت هرگز! کسی که به چنین بینشی رسیده باشد از هیچ شکنجه و مجازاتی هراسی ندارد، حتی بدترین زندان و بدترین نوع مردن. بنابراین بدیهی است که تبعید نه تنها باعث شکستن چنین فردی نمی شود بلکه بر انگیزهها و توان وی میافزاید و از سوی دیگر باعث می شود از حال و اوضاع انسانهایی که در این زندان های دور افتاده محبوس شدهاند آگاه شده و صدای آنها را به گوش مردم و رسانهها برساند. اینگونه است که حکومت نه تنها هزینه بیهوده پرداخته بلکه باعث افشای جنایتهای خود در زندانهای دور افتاده میشود و به انگیزه و توان مخالفانش میافزاید.
رضا محمدحسینی / مردادماه ۱۴۰۰ / زندان رجایی شهر کرج.»
در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است؛ رضا محمدحسینی در اردیبهشت ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ۳ ماه با پایان مراحل بازجویی از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. وی مدتی بعد توسط دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهامات اجتماع و تبانی، توهین به رهبری، خروج غیرقانونی از مرز، ورود غیرمجاز به داخل کشور، تمرد از دستور ماموران در مجموع به ۱۶ سال و نیم حبس محکوم شد. این حکم خردادماه ۹۹ در مرحله تجدیدنظر توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر عینا تایید شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۷ سال حبس تعزیری از بابت اتهام اجتماع و تبانی برای وی قابل اجرا است.
رضا محمدحسینی اواسط مردادماه ۹۹ از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد، وی در تاریخ ۶ مهرماه سال گذشته از بابت این پرونده که در دوران حبس علیه او گشوده شده با حضور در شعبه ۳ بازپرسی دادسرای اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. وی نهایتا توسط شعبه ۱۱۶۵ دادگاه کیفری ۲ تهران به تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم و مدتی بعد جهت اجرای حکم شلاق به شعبه ۲ واحد اجرای احکام دادسرای اوین منتقل شد. همچنین دادگاه رسیدگی به اتهامات رضا محمدحسینی در خصوص پرونده دیگر در تاریخ ۲۲ شهریورماه امسال در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمدرضا عموزاد برگزار شد که اتهام وی در این پرونده “فعالیت تبلیغی علیه نظام” عنوان شده است.
رضا محمدحسینی طامه، فرزند محمد، متولد ۱۳۷۲ است.