بررسی سوره های مکی و مدنی

جمعا قرآن داراي ۱۱۴ سوره ميباشد : ۸۸ سوره قرآن سوره هائي هستند كه درده سال اقامت محمد در مكه يعني از زمان بعثت تا هجرت وضع شده وبه سوره هاي مكي معروفند. ۲۶ سوره ديگرمربوط به دوران ۱۳ سالي است كه پس از هجرت محمد از مكه به مدينه ودردوران اقامت وي درمدينه وضع شده است كه به سوره هاي مدني معروفند.


سوره هاي مكي با سوره هاي مدني ازنظر كيقيت بسيار متفاوتند. سوره هاي مكي مربوط به دوران اوليه بي قدرتي محمد است وهمه اين سوره ها داراي حال وهواي روحاني بوده وكليه آنها مردم را دعوت به اجتناب از اعمال زشت و ناپسند و نيز منزه كردن اخلاق آنان دعوت مي نمايد. چنانچه سوره هاي مكي را بدون سوره هاي مدني در نظر گرفته و ملاك قراردهيم، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه محمد مردي زاهد و وارسته و انسان دوست مي باشد كه همانند عيسي مسيح مردم را به بشردوستي و در خدمت هم نوع بودن وخداشناسي و پرهيزكاري دعوت كرده و ستم و ظلم وبيدادگري وعيش وعشرت را اموري ناپسند دانسته و مردم را به انسان دوستي وحمايت از فقرا وبينوايان تشويق ميكند. درمقابل، سوره هاي مدني ازاساس با سوره هاي مكي متفاوتند چون دراين سوره ها محمد مدام دستور قتل وكشت وكشتار مخالفان را داده وبا بيرحمانه ترين وجهي براي سربه نيست شدن مخالفانش دستور صادر كرده ونابودي آنان وتجاوز به مال وجان وناموسشان را ازهرطريق مشروع ونامشروع مجاز ميداند چون دراين مرحله محمد به قدرت رسيده ومشغول محكم كردن پايه هاي قدرت مذهبي خود ميباشد.
۱- نمونه اي از سوره هاي مكي
سوره هاي انعام، انفال، يونس، هود، حجرو طه ازنمونه سوره هاي مكي هستند كه درآنها محمد درنقش زاهد خداشناس و وارسته و بشردوست ظاهر شده ونوع بشررا با مهرباني وعطوفت ارشاد كرده وبه رستگاري فراميخواند.

۱- نمونه اي از سوره هاي مكي

سوره هاي انعام، انفال، يونس، هود، حجرو طه ازنمونه سوره هاي مكي هستند كه درآنها محمد درنقش زاهد خداشناس و وارسته وبشردوست ظاهر شده ونوع بشررابامهرباني وعطوفت ارشاد كرده و به رستگاري فراميخواند.

آيه 135 از سوره انعام:

قل يقوم اعملوا علي مكا نتكم انّي عامل فسوف تعلمون من تكون له عاقبة الدّار انه لا يفلح الظلمون

« بگواي گروه نادان هرچه در توانائي داريد درعمل بكارببريد، من نيز نيك عمل ميكنم آنگاه شما آكاه خواهيد شد چه كسي عاقبت خوب دارد وستمكاران را رستگاري نيست.»

آيه 159 از سوره انعام:

ا نّ الذين فرقوا دينهم وكاتواشيعا لست منهم في شئي انما امرهم الي الله…

« در حقيقت آنهائي كه درمعتقدات ديني فرقه فرقه شدند، چشم ازآنها بپوش كه چنين كساني بكار تو نيايند. از دست آنها غمگين مباش كه مجازات آنها باخداست…»

آيه 33 ازسوره انفال:

وما كان الله ليعذبهم وانت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون

« تا تو درميان آنها هستي خدا آنها را عذاب نخواهد كرد ونيز تا مادامي كه ازنافرماني خدا پشيمان شوند و بدرگاه خدا توبه و استغفار كنند باز آنها راعذاب نكند.»

آيه 47 ازسوره يونس:

ولكلّ امة رسول فاذا جاء رسولهم قضي بينهم بالقسط وهم لا يظلمون

« و براي هر امتي رسولي است كه هرگاه رسول آنها آمد و حجت تمام شد، بعدل بين آنها قضاوت خواهد كرد و برهيچكس ستم نخواهد شد.»

آيه 72 ازسوره يونس:

فان توليتم فماسالتكم من اجر ان اجري الا علي الله وامرت ان اكون من المسلمين

« پس هرگاه ازحق روي گردانده و نصيحت مرا نپذيرفتيد من ازشما اجري نميخواهم بلكه پاداش رسالت مرا خدا ميدهد ومن خودازجانب خدا مأمورم كه ازاهل اسلام وتسليم حكم او باشم.»

آيه 2 سوره هود

الا تعبدواالاالله اني لكم منه نذير وبشير

‹‹ بجز خداي يكتا هيچكس را نپرستيد ومن حقا رسول اوهستم كه براي اندرز وبشارت خلق آمده ام.››

آيه 121 سوره هود

وقل للذين لايؤ منون اعملوا علي مكانتكم انا عملون

‹‹ به آنانكه ايمان نميآورند بگو كه شما هر چه ميتوانيد بزشتكاري ومعصيت خدا بپردازيد ماهم بكار طاعت مشغول خواهيم بود.››

آيه 94 سوره حجر:

فاصدء بما تؤمرواعرض عن المشركين

‹‹ پس با صداي بلندآنچه را كه از خدا به تو امرشده است آشكاركن وبه آزار مشركين توجه ننما.››

آيه 96 سوره مومنون:

ادفع بالتي هي احسن السيئة نحن اعلم بما يصفون

‹‹ تو آزار و بديهاي امت رابه آنچه نيكوتراست دفع كن، ما جزاي گفتارآنها را بهتر ميدانيم.››

آيه 82 سوره نحل :

فان تولوا فانما عليك البلغ المبين

‹‹ پس اگر باز روي ازخدا بگردانند، بر تو تبليغ رسالت واتمام حجتي نيست.››

آيه 130 سوره طه:

فاصبر علي مايقولون…

‹‹پس تواي رسول برآنچه(امت جاهل) ميگويند صبروتحمل پيشه كن…››

همانطور كه از فحواي صريح آيات مذكور برميآيد، محمد مكي پيامبري است واعظ، خيرخواه، انساندوست وخدامنش كه با پند و اندرز مردم را براي تابعيت از آئين نوظهورش ترغيب و بتدريج راه را براي كسب قدرت هموارميكند.

در مبحث آينده به بررسي سوره هاي مدني خواهيم پرداخت تا خوانندگان تفاوت آنهارا با سوره هاي مكي ملاحظه نمايند.

۲- نمونه اي از سوره هاي مدني

درمبحث پيش سوره هاي مكي را مورد بررسي قرارداديم، دراين مبحث به بررسي سوره هاي مدني ميپردازيم.

همانطوركه  تذكر داده شد، سوره هاي مدني پس از هچرت محمد به مدينه بوجودآمد. دراين دوران، محمد به قدرت دست يافته و به همين دليل نيز شخصيتش بطور كامل تغيير نمود. بطوريكه دردوره مورد بررسي، محمد ديگر مردم را مورد موعظه پيامبرانه قرارنداده و درمقابل به آنان به صورت قهري دستور داده واز پيروانش ميخواست تا دشمنان و منافقان را به قتل رسانده، زنان آنان را مورد تجاوز قرارداده و اموال شان را به يغما برند. اينست چهره واقعي محمد بعد از قبضه قدرت واين اعمال دقيقا از جانب حكمرانان حكومت جمهوري اسلامي ايران نيزمورد عمل قرارگرفته وبهمين خاطر در حكومت نامبرده، ما ناظر تجاوز به نواميس، قتل، غارت وشكنجه دگرانديشان ميباشيم.

آيه 191 از سوره بقره:

واقتلواهم حيث ثقفتموهم واخرجوهم من حيث اخرجوكم والفتنة اشدّ من القتل…

‹‹ هركجا مشركين رايافتيد، آنان را بكشيد واز شهرهايشان آواره شان سازيد چنانكه آنان شما را از وطن آواره كردند. كارهاي فتنه انگيزآنان بدترازكشتاراست…››

آيه 71 از سوره نساء :

يا ايهاالذين امنوا خذوااحذركم فانفرواثبات او انفروا جميعا

‹‹ اي اهل ايمان سلاح جنگ برگيريد وآگاه دسته دسته و يا همه باهم براي جهاد اقدام كنيد.››

آيه 89 از سوره نساء :

…فلا تتخذوا منهم اولياء حتي يهاجروا في سبيل الله فان تولوا فخذوهم واقتلوهم حيث وجدتموهم…

‹‹…منفقين را تا در راه خدا گام برندارند، دوست نگيريد و اگر مخالفت كردند آنها را هركجا يافتيد به قتل برسانيد…››

آيه 61 از سوره احزاب:

ملعونين اينما ثقفوا اخذوا وقتّل.ا تقتيلا

‹‹ مردم پليدرا هر كجا يافتيد، آنان را گرفته وجدا بكشيد.››

آيه 5 از سوره توبه:

فاذا انسلخ الاشهرالحرامفاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم وافعدوالهم كل مرصد…

‹‹ پس از آنكه ماههاي حرام به سر رسيد، آنگاه مشركين را هر كجا يافتيد به قتل برسانيد و آنان را دستگير ومحاصره كنيد و از هر سو دركمين آنان باشيد…››

علت اينكه محمد كشتن مشركين توسط مسلمانان را طي ماههاي حرام منع كرده آنستكه بموجب سنت اعراب قبل از اسلام وبه اصطلاح دوره جاهليت، اعراب جنگ و خونريزي را در ماه هاي ذيقعده، ذيحجه، محرم و رجب حرام دانسته اند. اين چهار ماه بنام ماههاي حرام ناميده شده اند. برخلاف آيه فوق وعليرغم سنت اعراب، در سال دوم هجرت و اول ماه رجب كه يكي از ماههاي حرام مي باشد، به محمد خبر دادند كه كارواني به كاروانسالاري وسرپرستي عمروبن خضري، با امتعه ومال فراوان متعلق به قريش، از شام(سوريه فعلي) عازم مكه ميباشد. محمد به يكي از پيروان خود بنام عبدالله بن جحش مأموريت داد تا كاروان مزبوررا مورد حمله قراردهند. مهاجمين درمحلي كه نخله نام داشته ودرنزديكي مكه قراردارد، دركمين كاروان ماندند وبه محض رسيدن كاروان به محل نامبرده، آنرامورد حمله قرارداده وكاروانسالار را كشته و كليه اموال كاروان را به سرقت نزد محمد بردند. ملاحظه ميشود كه محمد عليرغم نص صريح آيه اي كه خود آن را براي ديگران ترويج كرده وحتي برخلاف رسم اعراب، نه تنها در يكي ازماههاي حرام دستور به هجوم وسرقت داده است، بلكه با ريختن خون كاروانسالار، هم از مفاد آيه نامبرده تخطي كرده وهم سنت اعراب را زير پا نهاده است.

بعد از اين حمله وكشتار، بزرگان قريش به نكوهش اين عمل مذموم محمد برآمده و ادعاي پيامبري اورا بطور قاطع مورد شك و ترديد قراردادند. همين موضوع سبب نگراني بيش ازحد او را فراهم نمود. بنابراين، محمد درصدد برآمد تا آن عمل نكوهيده خودرابا نزول آيه زير رفع ورجوع كند.

آيه 217 از سوره بقره:

يسئلونك عن الشهرالحرام قتال قل قتال فيه كبير وصد عن سبيل الله وكفر به والمسجد الحرام واخراج اهله منه اكبر…

‹‹ پس از تو راجع به جنگ در ماه حرام سئوا ل مي كنند، بگو گناهي بزرگ است، ولي گناه بزرگترازآن نزد خدا بازداشتن مردم ازراه خدا وكفربه خداوپايمال كردن حرمت حرم خدا ومنغ مسلمانان از زيارت كعبه است…››

البته واقعه راهزني محمد از كاروان فوق به همين جا خاتمه نيافت. چون كاروان نامبرده داراي چهارمسئول بود، لذا پس از قتل كاروانسالار دو نفر ديگر را اسير و نفر آخرموفق به فرارگرديده و شرح واقعه را به اطلاع اهالي قريش رسانيد. سپس، نمايندگاني براي پس گرفتن شتران وكالاهاي سرقت شده و نيز براي آزادي اسراء، از مكه وارد مدينه شدند. درمقابل، محمد نه تنها اموال و شتران آنان را پس نداد بلكه درمقابل دريافت هزار و ششصد درهم طلا بعنوان باج براي هركدام ازاسيران، آنان را آزاد نمود.

بايسته است تا به ساير آيات مدني كه حاكي از روحيه متجاوز وقدرت طلب محمددارد، نيز نظري بيفكنيم.

آيه 29 از سوره توبه :

قاتلواالذين لا يؤمنون بالله ولا باليوم الآخر ولايحرمون ما حرم اللّه ورسوله…

‹‹ بكشيد كساني راكه به خدا و  روز واپسين ايمان نمي آوند وآنچه را كه خداورسول او حرام

كرده اند، حرام تلقي نميكنند…››

آيه 73 از سوره توبه:

ياايهاالنبي جاهد الكفاروالمنفقين واغلظ عليهم…

‹‹ اي پيغمبر با كافران ومنافقين جهاد ومبارزه كن وبرآنها بسيارسخت بگير…››

همانطوركه درزير به آن اشاره خواهد شد، محمد براي برانگيختن ميل پيروانش به جنگ با مخالفين، دست به نقشه ماهرانه اي زده وبا نازل كردن آيه 24 از سوره نساء، ازدواج با زنان شوهردار را كه درجنگ با كفار بدست آمده اند براي پيروانش حلال اعلام ميكند.

آيه 24 از سوره نساء :

والمحصنت من النساء الاّ ما ملكت ايمانكم…

‹‹ نكاح زنان محصنه(شوهردار) براي شما حرام شد، مگر زناني كه درجنگهاي با كفار متصّرف ومالك شده ايد…››

دراينجا مايل است توجه خوانندگان را به اين نكته جلب نمايد تا متوجه باشند كه بنا به مفاد همين آيه فوق، بعد از شكست ارتش ايران از اعراب، چه برسر زنان شوهردارايراني آمد. شرم وخجالت بر ايرانيان مسلماني كه با آگاهي نسبت به اين جنايتهاي اعراب مسلمان كه بنا به توصيه پيامبرشان صورت گرفته است، هنوز هم سعي در بي خبر نگاه داشتن مردم نا آگاه ما دارند تا در سرقت اموال عمومي وتجاوز به حقوق ملت درمانده ما از محمد عقب نمانند.

ديني كه محمد مروجش بوده است، تماما براساس ترغيب پيروانش به لذتهاي اين دنيا از زنان اسير و يا وعده به آنان دررسيدن به چيزهائي دردنياي ديگر است، كه وصول به آنها براي اعراب باديه نشين امكانش ميسرنبوده است. از آن جمله سوره دهر است كه داراي سي آيه بوده ودر آيات 5، 11، 17و 19 به مردان مسلمان وعده ميدهد كه آنان در بهشت لباسهاي حريرخواهند پوشيد و بر تختهاي عزت تكيه خواهند زد و از جامهاي سيمين و كوزه هاي بلور، شرابي كه چون كافور طعم زنجبيل است خواهند نوشيد و پسران زيبا كه تاابد نوجوان خواهند ماند به آنان خدمت خواهند كرد و زنان زيبا كه هميشه دوشيزه خواهندبود با آنان بسرخواهند برد.

حال سئوال از محمد ومسلمانان آنست كه اگر شراب دراين دنيا براي بشر مضّر بوده و برطبق قرآن نوشيدن آن منع شده و هنوزهم مردم را به جرم آشاميدن شراب درملاء عام به شلاق مي بندند، پس چگونه است انسان بهشتي كه بايد ازانسان زميني اين دنيا برتر و والاتر باشد، در بهشت از اين ماده ممنوع دنيائي درجامهاي سيمين وكوزه هاي بلورين خواهد نوشيد؟! راز اين پسران هميشه زيبا وهميشه نوجوان درجوارمردان بهشتي از چه صيغه ايست؟! رمز و رازدر كنارداشتن زنهاي جوان وهميشه باكره در جوار مردان مسلمان دربهشت از چيست؟! بهتر است تا خواننده خود حديث مفصل بخواند از اين مجمل تا متوجه شود كه مباني اين دين بر چه اصول غير اخلاقي استوار است.

در آيه زيركه بازهم بعداز هجرت محمد ازمكه به مدينه نازل شده است، نهايت قساوت محمد نسبت مخالفانش آشكارميگردد.

آيه 4 از سوره محمد:

فاذا لقيتم كفروا فضرب الرقاب حتي اذا اثحنتموهم فشّدواالوثاق فامامنا بعدوامافدآء…

‹‹ بنا براين موقعي كه با كافران روبرو ميشويد، آنهارا گردن بزنيد تاآنگاه كه از خونريزي بسيار دشمن راازپا درآوريد، پس از آن اسيران جنگ را محكم ببند كشيد تابعدا آنهاراآزادگردانيد و يا از آنان فديه بگيريد…››

خواننده محترم ملاحظه ميكند كه قراردادن لغت ””فديه“ در آيه فوق براي تشويق اعراب فقير به جنگ برعليه مخالفان به اميد گرفتن فديه از اسراء ميباشد. ”جهاد“ با مخالفان اسلام نيزگرفتن ”فديه (مالي كه براي خريد جان وآزادكردن خودميدهند)“ و ”جزيه (خراج زمين ويا مالياتي كه مسلمانان از كفار واهل ذمه نظير يهوديان ومسيحيان ميگيرند)“ را توصيه كرده است. به آيه زير توجه فرمائيد:

آيه 20 از سوره فتح:

وعدكم اللّه مغانم كثيره تأخذونها فعجل لكم هذه وكفّ ايدي الناس عنكم ولتكون اية للمؤمنين ويهديكم صراطا مستقيما

‹‹ خدا كسب غنيمتهاي بسياري را بشما وعده داده است وبراي شماست كه درآن شتاب كنيد وخدا دست مردم راازسر شما كوتاه كرد تا دليل اهل ايمان باشد وخدا شما را به راه راست هدايت ميكند.››

با نزول آيه هاي مدني مذكور، محمد پيروانش را به جهاد ودرنتيجه آن دست يافتن به غنيمت و تصاحب اموال واملاك مردم وتصرف زنان وبردگان آنان تشويق ميكرد. اعراب نيز چون اولا قبل از ظهور محمد از معتقدات مذهبي عاري بودند وثانيا معتقدات ديني برايشان نسبت به كسب مال ومنال ودسترسي به زنان زيبارو و سفيدپوست آن سوي شبه جزيره عربستان، عامل درجه دوم محسوب ميشد، دعوت محمد را پذيرا شدند و با كمال بيرحمي به جهادبا مخالفان وقتل وكشتارآنان وچپاول وغارت اموالشان مشغول شدند.

با تمهيد برنامه ها واقدامات مذكور، به تدريج بيت المال دستگاه مذهبي محمد رونق قابل توجهي يافت( نظير بنيادمستضعفان جمهوري اسلامي) وپيروانش را به ثروت و مكنت رسانيد.(نظير آخوندهاي جمهوري اسلامي وانصار وحزب الله و…) سهمي كه سربازان اسلام از غنائم جنگي بدست مي آوردند به انضمام حقوقي كه درايام صلح ازبيت المال دريافت ميكردند، آنان را در زمره توانگران قرارداد. براي مثال سواراني كه درلشكر كشي شمال آفريقا به رهبري عبدالله بن سعد بن ابي السّرح شركت كرده بودند، هريك سه هزارمثقال طلا وسربازان پياده هريك هزار مثقال طلا دريافت كردند.( 23 سا ل، علي دشتي، ص309 ).

همانطور كه درحكومت جمهوري اسلامي ايران، چپاول اموال مردم وقبضه قدرت توسط حاكمان، مايه فساد بيش از حد اين حكومت مذهبي شده است، درمورد محمد نيز اين تغييرموضع درآن زمان بوضوح بچشم ميخورد. محمد، زاهد انساندوستي كه درمكه پيوسته با نرمي وآرامش مردم را بسوي خداشناسي، درستكاري ورستگاري ميخواند،(رجوع شود به سوره هاي مكّي)، درمدينه تبديل به سياستمداري خشن، حاكمي سختگير، قانونگزاري دورانديش وجنگجوئي بدون انعطاف شد (رجوع شود به سوره هاي مدني) كه قصد داشت بنيان يك حكومت مقتدر مذهبي را پايه ريزي كند.

نتيجه دومبحث اخير درمورد بررسي سوره هاي مكي ومدني، آنكه بر طبق اين سوره ها، ما با پيغمبري با دوشخصيت كاملا متفاوت برخورد ميكنيم: يكي پيغمبر مكي يعني انساني آزاده، پارسا، بشردوست، آرام، باگذشت، فداكار، اصلاح طلب وموعظه گر كه قصد دارد زندگيش را وقف خدمت به بشر وهدايت وي براه صواب و رستگاري كند. آن ديگر، پيغمبر مدني و يا انسان قدرت طلبي كه پايه هاي قدرتش مستحكم شده و به صورت سياستمداري سختگير، سرداري مبارز، رهبري غيرقابل گذشت و حاكمي غير قابل انعطا ف درآمده ولاجرم از سطح عالي ومعنوي يك مرشد ديني به ژرفاي فكري يك حاكم مادي وفرصت طلب نزول كرده است. ( آيت الله خميني نيز بافريب ملت ما چنين كرد.)

با توجه به تبليغات گسترده روشنفكران ملي- مذهبي وآخوندهائي كه دربازي قدرت توسط حاكمان جمهوري اسلامي به بازي گرفته نشده ودائم مشغول ترويج اين ادعا هستند كه واقعيت وجوهره اسلام اصيل چيزي جز اعماليست كه اكنون از سوي حاكمان جمهوري اسلامي سر ميزند، بجاست تا اينها نظري به گذشته اسلام واعمال ناشايسته شخص خود محمد وپيروانش ونيز وضع قوانين غير انساني توسط وي انداخته وآنقدر شرف داشته باشند تا حلاج وار به پا خاسته و به ملت حالي كنند كه ‹‹ خانه ازپاي بست ويران است ›› و‹‹كشتيبان را سياستي دگر بايد.››

ویراست مازیار زنگنه

آیا باید به دین احترام گذاشت

چرا اسلام را ترك كردم؟

دستور الله به محمد برای گسترش اسلام

نقض عقلانی الهی بودن قرآن

سهم عبدالله بن سعد بن ابی سرح در نوشتن قرآن

چه کسی قرآن را نوشته است؟

کتاب ۲۳ سال نوشته علی دشتی

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s