اسلامگرایان زیادی دیده شده اند که با نقل قول کردن از تازینامه ادعا میکنند که تازینامه هرگز به پذیرش اجباری دین توصیه نمیکند. معمولا سوره 2 آیه 256 را نقل قول میکنند که «در پذیرش دین اجباری نیست» هرچند در تازینامه آیات بسیاری وجود دارد که خلاف این ادعا را نشان میدهد . در اینجا به دو توصیه متناقض الله در مورد قبولاندن دین به مردم اشاره میشود.
سوره آل عمران آیه 20
اگر با تو به داوری برخیزند بگوی: من و پیروانم در دین خویش به الله اخلاص ورزیدیم. به اهل کتاب و مشرکان بگو: آیا شما هم به الله اخلاص ورزیده اید؟ اگر اخلاص ورزیده اند پس هدایت یافته اند و اگر رویگردان شده اند، بر تو تبلیغ است و بس و الله بندگان را میبیند.
سوره انفال آیات 38 و 39
به ناباوران بگوی که اگر دست بردارند گناهان گذشته آنها آمرزیده شود و اگر بازگردند، دانند که با پیشینیان چه رفتاری شده است. با آنان نبرد کنید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین همه دین الله گردد. پس اگر باز ایستادند، الله کردارشان را می بیند.
آیا سوره انفال آیه 38-39 ناسخ و سوره آل عمران آیه 20 منسوخ است؟ اگر اینگونه است آیا میتوان گفت که سوره انفال آیات 38-39 استراتژی محمد در برخورد با ناباوران و در نتیجه استراتژی اسلامگرایان با الله ناباوران است؟ یا اینکه آیه دوم در موقع جنگ نازل شده است؟ به نظر میرسد اینها تغییر رفتار محمد را با توجه به عکس العمل های مختلفی که از مردم دریافت میکرد نشان میدهد، ما در سوره آل عمران آیه 20 مفهومی آرام و صلح آمیز میبینیم اما در سوره انفال آیه 38-39 مفهومی خشونت آمیز و متوحش و البته مشخص است که رفتار محمد از مکه به مدینه بسیار متفاوت شد.
من هنوز در انتظار یافتن کتاب مذهبی بدون تناقضات آشکار درونی و برونی هستم. بطور کلی هرچقدر مقدار مطالب این کتابها بزرگتر میشود، اشکالات و تناقضات آنها نیز بیشتر میشود. بخصوص وقتی که این کتابها را به «وحی» نسبت میدهند که توسط پیامبر یا شاهدی دریافت شده است. ما در فضایی کثرت گرا زندگی میکنیم و تلاش ما برای آموختن مفاهیم والای کتابهای مقدس است. کسانیکه میخواهند با تحقیق به حقیقت برسند باید اینکار را بدون پیش داوری، احساسات و تعصب نشان دهند. احساسات نباید ارزش والاتری از خرد داشته باشد.