اگر عقيده مخالف، شما را عصباني ميكند، نشانه آن است كه شما ناخودآگاه ميدانيد كه دليل مناسبي براي آنچه فكر مـيكنيـد، نداريـد. اگـر كسي مدعي باشد كه دو بعلاوه دو ميشود پنج، يا اين كه ايسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جاي عصباني شدن، احساس دلسوزي ميكنيد، مگر آن كه اطلاعات حساب و جغرافي شما آن قدر كم باشد كه اين حر فها در افكار شما تزلزل ايجاد كند. اغلبِ بحثهاي بسيار تند، آنهايي هستند كه طرفين درباره موضوع مورد بحـث دلايـل كـافي ندارند. شكنجه در الاهيات به كار ميرود، نه در رياضيات؛ زيرا رياضيات با علم سر و كار دارد، اما در الاهيات تنها عقيده وجود دارد. بنابراين هنگامي كه پي ميبريد از تفاوت آرا عصباني هستيد، مراقب باشيد؛ احتمالاً با بررسي بيشتر در خواهيد يافت كه براي باورتان دلايل تضمين كنندهاي نداريد.
برتراند راسل