از حق که نگذریم، دعوت به احترام در بیشینه موارد دعوت خوبی است، کسی که شما را به احترام دعوت میکند شما را به کاری نیک و بهتر بودن فرا میخواند، به همین دلیل هرگاه کسی از من میخواهد که به چیزی توهین نکنم من درخواست او را جدی میگیرم چون دعوت او، دعوت به نیکیست! اما این دعوت یا صادقانه و خیر خواهانه است یا موزیانه و منافقانه و زیاده خواهانه است. حال دعوت مسلمانان به احترام به مقدسات و اسلام از کدام دسته است؟ آیا مسلمانان میگویند «بیایید به یکدیگر و مقدسات یکدیگر احترام بگذاریم؟» یا میگویند «بیایید به مقدسات ما بدون توجه به اینکه ما به شما و مقدسات شما و دیگران احترام میگذارند احترام بگذارید؟». برای پاسخ به این پرسش باید به رفتار خود مسلمانان نگاه کرد، آیا مسلمانان نیز بطور متقابل به مقدسات دیگران و یا باورهای افراد دیگر احترام میگذارند؟
از نگر من روشن است که مسلمانان چنین نمیکنند و به همین دلیل دعوت مسلمانان به احترام یک دعوت صادقانه و خیر خواهانه نیست بلکه مسلمانان بخاطر دو رویی و از روی نفاق و پلیدی است که چنین انتظاری از دیگران علی رغم بی احترامیشان به آنها دارند. در اثبات این ادعا در این بخش به سه موضوع خواهم پرداخت، نخست اهانت های قرآن و حدیث به نامسلمانان، دوم رفتار محمد با دگر اندیشان و سوم خشونت اسلام نسبت به نامسلمانان.
همانطور که گفته شد، باید دید آیا مسلمانان خود به دیگران احترام میگذارند یا نه؟ برای یافتن پاسخ این پرسش یک راه نگاه به رفتار مسلمانان است، اما هر مسلمانی که به دیگران و مقدسات دیگران اهانت کند را اگر ملاک تشخیص قرار دهیم ممکن است به حق یا ناحق گفته شود که او مرجع اسلام نیست، و کار او لزوماً به اسلام ربطی ندارد. اما از آنجا که کسی نمیتواند بگوید قرآن به اسلام ربطی ندارد، بهتر است بجای رفتار مسلمانان قرآن را بررسی کنیم، آیا قرآن به دیگران و مقدساتشان احترام میگذارد؟
- آيه 5 سوره الجمعة (62:5)
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
مثل کساني که تورات بر آنها تحميل گشته و بدان عمل نمي کنند مثل آن خراست که کتابهايي را حمل مي کند بد داستاني است داستان مردمي که آيات خدا را دروغ مي شمرده اند و خدا ستمکاران را هدايت نمي کند (ترجمه آیتی).
- آيه 28 سوره التوبة (9:28)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
اي کساني که ايمان آورده ايد ، مشرکان نجسند و از سال بعد نبايد به مسجدالحرام نزديک شوند و اگر از بينوايي مي ترسيد ، خدا اگر بخواهد به فضل خويش بي نيازتان خواهد کرد زيرا خدا دانا و حکيم است (ترجمه آیتی)
- آيه 55 سوره الانفال (8:55)
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
هر آينه بدترين جنبندگان در نزد خدا آنهايند که کافر شده اند و ايمان نمي آورند : (ترجمه آیتی)
- آيه 30 سوره التوبة (9:30)
وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
يهود گفتند که عزير پسر خداست ، و نصاري گفتند که عيسي پسر خداست اين ، سخن که مي گويند همانند گفتار کساني است که پيش از اين کافر بودند خدا بکشدشان به کجا باز مي گردند ؟ (ترجمه آیتی)
- آيه 161 سوره البقرة (2:161)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
بر آنان که کافر بودند و در کافري مردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد (ترجمه آیتی)
- آيه 171 سوره البقرة (2:171)
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ
مثل کافران ، مثل حيواني است که کسي در گوش او آواز کند ، و او جز بانگي و آوازي نشنود اينان کرانند ، لالانند ، کورانند و هيچ در نمي يابند (ترجمه آیتی)
- آيه 22 سوره الانفال (8:22)
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ
بدترين جانوران در نزد خدا اين کران و لالان هستند که در نمي يابند (ترجمه آیتی)
- آيه 59 سوره المائدة (5:59)
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَ أَنَّ أَكْثَرَكُمْ فاسِقُونَ
بگو : اي اهل کتاب ، آيا ما را سرزنش مي کنيد ؟ جز اين است که ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه پيش از اين نازل شده است ايمان آورده ايم و شما بيشترين نافرمان هستيد ؟ (ترجمه آیتی)
- آيه 12 سوره محمد (47:12)
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَْنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الأَْنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ
خدا کساني را که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته مي کنند ، به ، بهشتهايي که نهرها در آن جاري است داخل خواهد کرد ولي کافران از اين جهان متمتع مي شوند و چون چارپايان مي خورند و جايگاهشان آتش است (ترجمه آیتی)
- آيه 50 سوره المدثر (74:50) (به آیات 48 و 49 نیز نگاه شود)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ
مانند خران وحشي (ترجمه آیتی)
- آيه 13 سوره القلم (68:13)
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ
كسانى كه متكبر و سركشند و اصل و نسب خود را بديگران منسوب ميسازند. (حرام زاده- اند). (ترجمه کاویانپور)
- آيه 67 سوره الانبياء (21:67)
أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! پس آيا نمىانديشيد؟ (ترجمه حلبی)
- آيه 10 سوره البقرة (2:10)
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ
در دلهاشان مرضي است و خدا نيز بر مرضشان بيفزوده است و به کيفر دروغي که گفته اند برايشان عذابي است دردآور (ترجمه آیتی)
- آيه 13 سوره البقرة (2:13)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ
و چون به آنان گفته شود که شما نيز همانند ديگر مردمان ايمان بياوريد، ،مي گويند : آيا ما نيز همانند بيخردان ايمان بياوريم : آگاه باشيد ، که آنان خود بيخردانند و نمي دانند (ترجمه آیتی)
- «لا یشعرون» در مورد نامسلمانان در آیه های زیر آمده است:
النحل: ٢٦، النمل: ١٨، الأعراف: ٩٥، يوسف: ١٥، القصص: ٩،الأنعام: ١٢٣، النحل: ٤٥، العنكبوت: ٥٣، يوسف: ١٠٧، النمل: ٦٥، آلعمران: ٦٩، الأنعام: ٢٦، البقرة: ٩، الزمر: ٢٥، الزخرف: ٦٦، القصص: ١١، النحل: ٢١، البقرة: ١٢، النمل: ٥٠، المؤمنون: ٥٦، الشعراء: ٢٠٢. - آیه 110 سوره ال عمران (3:110)
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ
شما بهترين امتي هستيد از ميان مردم پديد آمده ، که امر به معروف و نهي از منکر مي کنيد و به خدا ايمان داريد اگر اهل کتاب نيز ايمان بياورند برايشان بهتر است بعضي از ايشان مؤمنند ولي بيشترين تبهکارانند (ترجمه آیتی)
افزون بر اینها الله در قرآن بارها نامسلمانان لعنت کرده است، آیا لعنت کردن الله، امامان و پیامبر اسلام نیز برای نامسلمانان بطور متقابل آزاد است یا نه؟ برخی از مسلمانان میگویند لعن کردن اهانت نیست، اگر اهانت نیست پس ما نیز باید بتوانیم لعن کنیم. برخی میگویند شما که به خدا اعتقاد ندارید نباید از لعن شدن ناراحت شوید. من این پاسخ را صحیح نمیدانم زیرا فحاشی وقتی صورت گرفته است که شخصی به دیگری فحش بدهد نه اینکه شخصی احساس کند به او فحش داده شده است. برای نمونه فرض کنید با مردمی آشنا میشوید که در فرهنگ و عقاید و باورهایشان عبارت «کله استخوانی» یک اهانت محسوب میشود در حالی که در فرهنگ شما چنین نیست. حال در این میان شخصی از این جمعیت در مورد شما از این عبارت استفاده میکند. آیا اهانتی صورت گرفته؟ روشن است که صورت گرفته است و ملاک دیدگاه توهین کننده است نه توهین شونده.
لعنت البته در مقابل سایر اهانتهای قرآن موضوع کوچکیست، غیر از این نتیجه که مسلمانان انصافاً نباید انتظار احترام از سایرین را داشته باشند، از وجود آیات بالا میتوان نتایج منطقی دیگری را نیز گرفت. پاسخ این پرسش چیست؟ «آیا دستکم یکی از 15 آیه بالا اهانت آمیز است یا نه؟»
اگر پاسخ مسلمانان نه است، آنگاه آنچه در 15 مورد بالا آمده نباید برای مسلمانان اهانت آمیز تلقی شوند، یعنی اگر نامسلمانی مسلمانان یا پیامبر اسلام یا هر چیز یا شخص مقدس دیگری را با واژه هایی همچون خر، حرامزاده، نفهم، بی شعور، نجس، حیوان، چهارپا و غیره خطاب کند، مسمانان حق اعتراض ندارند چون اینکار شبیه گفتن «خودتی!» هست که نباید اهانت محسوب شود و مسلمانان نباید از نامسلمانان انتظار داشته باشند که از خدای آنها در برخورد با مخالف و منتقد مودب تر باشند.
اگر پاسخ مسلمانان آری است، آنگاه اهانت کردن باید آزاد باشد، مگر اینکه مسلمانان حق اهانت به دیگران را منحصر به خود بدانند و بگویند ما حق اهانت به دیگران را داریم ولی دیگران حق اهانت به ما را ندارند. که این البته غیر عادلانه و زیاده خواهی است.
هردو این پاسخها به ضرر مسلمانان و به نفع نامسلمانان است، واقعیت این است که آنچه در آیات بالا آمده است نشان از کمبود و خشم و کینه گوینده دارد، همچنین نشان از تربیت بیابانی و کم دارد، نشان از عقده های فراوان و مشکلات روحی و افسردگی های شدید دارد، تمام این صفات به خود محمد میخورند، همین دشنامها از نگر من میتوانند نشان دهند که قرآن به خدا ارتباطی ندارد.
به نظر نمی آید هیچ انسان عاقلی تمایل به احترام گذاشتن غیر متقابل نسبت به اسلام و مسلمانان داشته باشد. یعنی اگر قرار باشد ما به مسلمانان احترام بگذاریم و خدای آنها به ما اهانت کند، ما باید دیوانه باشیم. از طرفی مسلمانان را توانایی دگرگون کردن قرآن نیست، پس هیچگاه ضرورتی ندارد نامسلمانی به اسلام و مسلمانان احترامی بگذارد. مگر اینکه آیات اهانت آمیز قرآن روزی از قرآن حذف شوند. یا دستکم تعداد زیادی از مسلمانان بپذیرند که در قرآن خطا وجود دارد و آنچه در قرآن آمده لزوماً الهی نیست، آیا مسلمانان هرگز به این تکامل فکری خواهند رسید؟ به نگر من نه! چون خود دین دیدگاه ناقض قرآن است.
ویراست مازیار زنگنه
چرا جوامع اسلامی رو به زوال و مرگ هستند
سم هریس: داعش، نمونهای از محمد پیامبر اسلام
چرا مسلمانان نگران اهانت شدن به باورهایشان هستند؟